مفهوم پرسونال برندینگ
همه ما در ذهن مخاطبانمان و در ذهن اطرافیانمان، یک جایگاهی داریم. اگر به عنوان پدر و فرزند نگاه کنیم، جایگاه ما در ذهن پدارنمان به عنوان یک فرزند … میتواند باشد که این … را ما میتوانیم تعریف کنیم. اگر با مشتریانمان در ارتباط هستیم، جایگاهمان به عنوان مدیر یا کارآفرین یا صاحب کسبوکار یا کارمندی از آن کسبوکار در ذهن مشتریان، یک … است!
ما در ذهن مخاطبان یا اطرافیانمان جایگاه داریم، ولی باید سعی کنیم این جایگاه را خودمان تعریف کنیم، یعنی به صورت پیشفرض بر اساس اخلاق، رفتار، کنشها و واکنشهای ما، یک مفهوم و تصویر و جایگاهی در ذهن اطرافیان ما ساخته شده است. اگر این جایگاه را کنترل نکنیم، آن فرد یا مشتری یا هریک از اطرافیان ما، کنترل تعریف این جایگاه را در دست میگیرد.
ولی اگر بتوانیم ما کارهایی را انجام دهیم و اقداماتی رقم بزنیم که آن جایگاه را خودمان تعریف کنیم، به این مقوله برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ گفته میشود.
تحقیقات علمی نشان میدهد که تنها 20 درصد از برداشت اطرافیان نسبت به ما ناشی از حوزه تخصصی ماست. یعنی اگر من یک پزشک باشم، برداشت بیماران و اطرافیان از من (به عنوان یک پزشک) فقط 20 درصد به دلیل تخصص و دانش و عملکرد من است. اگر من یک مکانیک خودرو باشم، برداشت اطرافیان از شخص من، فقط 20 درصد به دلیل تخصص و کارکرد من است و 80 درصد برداشت آنان به رفتارهای ما و کنشها و واکنشها من بستگی دارد.
ولی اگر ما نسبت به رفتارها، کنشها و واکنشهای خودمان نسبت به موضوعات مختلف در مقابل اطرافیان، کنترل آگاهانه نداشته باشیم، یعنی کنترلی روی 80 درصد از برداشت فرد مقابلمان نسبت به خودمان نداریم! و بالعکس، اگر کنترل داشته باشیم، فارغ از هر تخصصی که داریم، امکان اثرگذاری بسیار مهم و عمیق روی شخص مقابل (که میتواند اطرافیان یا مشتری یا مخاطبمان باشد) خواهیم داشت.
مقوله پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی از این جهت حائز اهمیت و مهم است و لازم است شما تکنیکها، فرایندها و اقدامات لازم برای تبدیل شدن به یک برند شخصی را آموزش ببینید تا بتوانید تاثیرگذاری لازم را در اطرافیانتان رقم بزنید.